۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

مهاجرت به لینوکس

همه ی ما بارها از محاسن لینوکس و ضعف های ویندوز خوانده ایم و شنیده ایم 
در این مطلب قصد دارم شباهت‌ها و تفاوت‌های اصلی بین ویندوز و لینوکس را بررسی کنم 







مهاجرت از ویندوز به لینوکس ممکن است تصمیم شخصی یا دستوری از بالا باشد،
به هر حال شما بایستی رویه ها و ابزارهای خود را که با آنها آشنا هستید، عوض کنید و پا به مکانی که شاید ناشناخته باشد، بگذارید
این انتقال می تواند مشابه حس تغییر شغل یک نقاش رنگ روغن به یک مجسمه ساز را القا کند.

خبر خوب این است که استاندارهای باز لینوکس بر اساس ویندوز شکل گرفته اند و با اینکه ابزارها اندکی تفاوت دارند ولی مفاهیم زیربنایی آنها یکسان است،
و خبر بهتر اینکه در لینوکس، مجموعه ابزارهای گسترده تری برای کنترل و نگهداری سیستم موجود است.
قدرت لینوکس در پایداری و انعطاف پذیری آن است،
هر چقدر در لینوکس پیشرفت کنید، می توانید کارهای بیشتری را به صورت خودکار و از راه دور انجام دهید.





لینوکس کمی شبیه ویندوز است
بیایید قبل از اینکه به سراغ تفاوتهای ویندوز و لینوکس برویم، در ابتدا کمی راجع به شباهتهایشان صحبت کنیم.

Users and Groups
هر دوی ویندوز و لینوکس، سیستم عامل های چند کاربره هستند. در هر دو، کاربران مختلف می توانند محیط کاری و منابع جداگانه داشته باشند.
برای اینکه استفاده چند کاربر از سیستم تسهیل گردد، امنیت سیستم بر اساس هویت کاربر و سطح دسترسی کاربر به منابع، بر اساس نوع عضویت گروه، کنترل می شود

File System
هر دوتای ویندوز و لینوکس، می توانند با گستره ی وسیعی از سیستم های فایل کار کنند.
منابع فایل می تواند با کلاینت های مختلف مثل NetBIOS یا FTP و یا دیگر پروتکل ها به اشتراک گذاشته شود.
سیستمهای فایل شخصی، انعطاف پذیرند و به ادمین اجازه می دهند که مکان و نحوه دسترسی را انتخاب کند.

Ports and Devices
پورتهای مختلف از قبیل Parallel ، Serial و USB وکنترلرهای متنوع از جمله IDE و SCSI توسط هر دو پشتیبانی می شود.
لینوکس قابلیت پشتیبانی خوبی از دستگاههای استاندارد، (بدون نیاز به درایور) دارد.

Networking
لینوکس و ویندوز، هر دو، از تعدادی پروتکل شبکه مثل TCP/IP، NetBIOS ، IPX پشتیبانی می کنند،
همچنین هر دو، قابلیت به اشتراک گذاری منابع، نظیر اشتراک فایل یا پرینتر مشترک، تحت یک شبکه را فراهم می آورند.

Services
لینوکس و ویندوز هر دو سرویس دارند، (سرویس، برنامه ای است که برای فراهم آوردن برخی توابع، به صورت ناآشکار اجرا می شود، و می تواند از طریق خود سیستم یا از طریق کامپیوترهای دیگر که از دور آن را فرا می خوانند، اجرا شود.)
سرویسها به هنگام راه اندازی سیستم به صورت خورکار شروع به کار می کنند و می توانند به صورت شخصی کنترل شوند.


لینوکس با ویندوز تفاوت دارد
اگرچه چندین شباهت در تکنولوژی های هر دو وجود دارد، ولی برخی تفاوتهای کلیدی بین سبک کار در ویندوز و لینوکس مشهود است، و ممکن است تا وقتی که شروع به استفاده نکنید، متوجه آنها نشوید، و همینها، مفاهیم کلیدی کار با لینوکس هستند.

لینوکس بیشتر برای شبکه ساخته شده تا برای چاپ
زمانی که ویندوز برای اولین بار ساخته شد، تقریبا تمام کارها، روی کاغذ انجام می شد. یکی از موارد زیبا در مورد ویندوز این است که، تمام کارهای شما به راحتی قابل چاپ هستند، و ویندوز تحت تاثیر دنیای کاغذی تکامل یافت


مشابه مورد فوق، لینوکس هم از ریشه های خود تاثیر گرفته، لینوکس از ابتدا برای کار روی شبکه طراحی شده است
از سیستم عامل یونیکس اقتباس شده است و به همین جهت ساده است
ممکن است، بعضی با دیدن محیط دستوری و متنی لینوکس، آن را سیستمی مختصر و خلاصه فرض کنند، در صورتی که متن در شبکه به خوبی کار می کند، و استفاده از دستورات متنی، همواره پایه لینوکس برای پیکربندی و انتقال داده ها بوده است

Optional GUI
لینوکس دارای مولفه گرافیکی است و قادر است با کارت گرافیک های پیشرفته کار کند.
بسیاری از هنرمندان دیجیتال، که در گذشته از IRIX استفاده می کرده اند، هم اکنون کارهای گرافیکی خود را روی لینوکس انجام می دهند.
محیط گرافیکی لینوکس، مجزا از لینوکس است، و به صورت لایه ای بالاتر از سیستم اجرا می گردد.
مزیت این لایه ی مجزا، این است که اگر نیاز به کارهای گرافیکی ندارید، می توانید این لایه را برای صرفه جویی در مصرف حافظه و پردازنده، خاموش کنید و در زمان نیاز آن را روشن کنید.
در لینوکس، ابزارهای گرافیکی خوبی برای کارهای اداری، مثل فرستادن ایمیل، مرور وب و پردازش اسناد وجود دارد.
ابزارهای مدیریت گرافیکی لینوکس، در جلوی کنسول (خط فرمان) قرار گرفته اند، بدین معنی که، هر کاری که شما در محیط گرافیکی انجام دهید، دستوری معادل آن در خط فرمان وجود دارد، همچنین استفاده از ابزارهای گرافیکی، شما را از ایجاد تغییرات دستی در فایل‌های پیکربندی باز نمی دارد.
ممکن است ارزش این مورد، فورا آشکار نشود، ولی اگر کمی راجع به آن فکر کنیم، درمی یابیم، که اگر تمامی کارهای ابزارهای گرافیکی، توسط دستورات کنسول قابل اجرا باشد، می توان کارها را به صورت اسکریپت درآورد، دستورات اسکریپتی هم می توانند، تبدیل به کارهای خودکار شوند.

لینوکس بهترین‌ها را از دو جهان (متن یا واسط گرافیکی) فراهم می کند، و شما را محدود به تنها یک محیط نمی کند و این بستگی به شما دارد که کدامیک را ترجیح می دهید.

فایل‌های پیکربندی در لینوکس، فایل‌های متنی قابل فهم برای انسان هستند (شبیه فایل INI در ویندوز) و این یک اختلاف عمده با رجیستری ویندوز است
فایل‌های پیکربندی معمولا به صورت اختصاصی برای هر اپلیکیشن و به صورت ایزوله، از دسترس سایر پیکربندی‌ها هستند و اغلب به صورت تنها در یک دایرکتوری قرار می گیرند.
پشتیبان گیری، آزمایش و ویرایش فایل پیکربندی متنی در لینوکس، بدون استفاده از ابزار سیستمی خاص، امکان پذیر است.
  
Filename Extensions
لینوکس بر خلاف ویندوز، از پسوند فایل برای شناسایی نوع فایل استفاده نمی کند، بلکه header محتوای فایل را بررسی می کند. (شما می توانید برای افزایش خوانایی فایل برای کاربران، برای فایل‌ها پسوند بگذارید، ولی لینوکس اهمیتی نمی دهد)
لینوکس از سطح دسترسی فایل برای تشخیص فایل‌های اجرایی استفاده می کند.
به هر فایلی می توان وضعیت یک فایل اجرایی را نسبت داد، بنابراین برنامه ها و اسکریپت‌ها میتوانند برای ادمین یا سازنده شان به عنوان فایل اجرایی شناخته شوند
یکی از مزایای امنیتی لینوکس این است، فایل‌های اجرایی که در سیستم ذخیره شده اند، لزوما قادر نیستند به صورت خودکار اجرا شوند، و این مزیت از آلوده شدن سیستم توسط اسکریپت‌های ویروسی جلوگیری می کند.

Rebooting is a Last Resort
راه اندازی مجدد، آخرین راه است.
اگر برای مدت طولانی از ویندوز استفاده می کنید، حتما به راه اندازی های مجدد سیستم بنا به دلایل مختلف، عادت کرده اید.
مشابه قانون اول نیوتن،  هنگامی که برنامه ای در لینوکس در حال اجراست، در حال اجرا باقی می ماند، مگر اینکه نیروی خارجی مثل خطای سخت افزاری باعث توقف آن شود.
در حقیقت، طراحی لینوکس به گونه ای است که از خراب شدن هسته توسط نرم افزارها جلوگیری می کند، و همین امر سبب شده نیاز به راه اندازی مجدد سیستم نباشد.
از سخت ترین کارهایی که باید در لینوکس به آن عادت کنید، غلبه بر عادت راه اندازی مجدد سیستم است.

در اجرای چند سرویس همزمان، اگر یک سرویس به مشکل برخورد کرد، این ویژگی خوب سبب می شود تا سایر سرویس ها به کار خود ادامه دهند و شما می توانید به عیب یابی سرویس مورد نظرتان بپردازید، و این یک تفاوت مهم است.

Commands are case sensitive
تمامی دستورا ت و تنظیمات در لینوکس، به کوچک و بزرگی حروف حساس هستند. به عنوان مثال، عملکرد –R با –r تفاوت دارد.
تقریبا تمامی دستورات کنسول لینوکس، با حروف کوچک نوشته می شوند. (+)




من باید درباره لینوکس چه فکری کنم؟
مهاجرت از ویندوز به لینوکس، کار کوچک و کمی نیست. اگرچه ویندوز فایده های زیادی برای شما داشته، ولی با مهاجرت به لینوکس، بخش عمده ای از درک شما راجع به نحوه کار سیستم عوض خواهد شد. موفقیت شما در لینوکس، بستگی به شناسایی تفاوت‌ها و تطبیق عادات شما با لینوکس دارد.
بیشتر تفاوت‌های که بین ویندوز و لینوکس وجود دارد، فواید لینوکس هستند.
سربار اضافی ناشی از واسط گرافیکی در مواقع عدم استفاده، توسط سرویس‌ها قابل استفاده است. کارها می توانند به صورت خودکار اجرا شوند. فایل‌های پیکربندی بر پایه متن و توسط انسان قابل فهم و ویرایش هستند. و در اکثر مواقع، شما مجبور به راه اندازی مجدد سیستم نیستید.

با تصرف و تلخیص از IBM -Windows-to-Linux roadmap

۴ نظر:

  1. "بیشتر تفاوت‌های که بین ویندوز و لینوکس وجود دارد، فواید لینوکس هستند."
    این حرف شماست، بطور کلی حرف حداکثر یک درصد از کاربران کامپیوتر دنیا، ولی 99 درصد دیگه نظرشون یه چیز دیگست

    پاسخحذف
  2. Vahid@
    بنا به آمار، کاربران ویندوز حدود نود درصد است، و از این نود درصد، بیش از پنجاه درصد، کاربران اکس پی هستند
    http://goo.gl/U2Hc
    ولی این آمار لزوما دلیل بر بهتر بودن ویندوز نیست

    ویندوز پاسخ گوی نیازهای عده کثیری از کاربران (کاربران کاغذی) است، بسیاری از کاربران که برای اولین بار کار با کامپیوتر را آغاز کرده اند، در همان ابتدا ویندوز را فرا گرفته اند و به آن عادت کرده اند، بسیاری کاربا لینوکس را بلد نیستند یا از آن هراس دارند، پشتیبانی ویندوز به علت تجاری بودن آن، بیشتر است و سرگرمی های زیادی برای ویندوز وجود دارد، و دلایلی از این قبیل ...، که آمار ویندوز را بالا برده

    پاسخحذف
  3. به عنوان تجربه شخصی عرض می کنم
    من هم با لینوکس هم مکینتاش و هم ویندوز کار کردم.
    هر کدام مزیت ها و معایبی دارند.
    اگر بخواهیم واقعگرایانه بنگریم ویندوز هم مزایایی دارد.
    ظاهر زیبای ویندوز یکی از اولین چیزهاییست که کاربر را جذب می کند. چیزی که نه در مک وجود دارد و نه در لینوکس ( اوبونتو و ...) هر چند که هر کدام از آنها زیبایی های خاص خود را دارند اما شخصا ویندوز را ترجیح می دهم از این بابت.
    دوم مشکل ما فارسی زبانهاست.
    نه لینوکس و نه مک هیچ کدام به اندازه کافی زبان فارسی را پشتیبانی نمی کنند هر چند که پوسته فارسی برای بعضی از سیستم های لینوکسی موجود است اما در ویندوز ماجرا به کلی متفاوت است و به نظرم هنوز هیچ نرم افزاری نتوانسته جای آفیس مایکروسافت را بگیرد حتی آفیس ویژه مک نیز به خوبی کار نمی کند.
    اما در عوض لینوکس برای افرادی که به صورت تخصصی شبکه کار می کنند فوق العاده است بدون نیاز به هیچ نرم افزار اضافی!
    امنیت در لینوکس هم که فعلا حرف اول را می زند.
    سخن به درازا کشید ولی داشتن یک لینوکس (ترجیح من اوبونتو) در کنار ویندوز لذت بخش است. البته ما ایرانیها بخوبی برایمان قابل درک نیست ولی هر چه باشد لینوکس رایگان است با تمامی نرم افزار های فوق العاده اش. و این مزیت بزرگی نسبت به مک انحصار گرا و ویندوز گرانقیت است.

    پاسخحذف
  4. سلام دوستان قبلی و یعدی
    خواهش می کنم اگه به صورت حرفه ای با لینوکس کار نکردین اصلا نظری درباره خوبی یا بدی لینوکس ندین چون ویژگی های لینوکس قابل مجسم شدن برای شما نخواهد بود . باید سال ها باهاش زندگی کنید ،باید با دونه دونه ماژول های کرنل لینوکس زندگی کرده باشید و از رمز و راز کارهایی که می شه انجام داد و کسی تا الان انجام نداده آگاه باشید تا بعد بتونین تازه اظهار نظر کنید.ممنون از توجهتون

    پاسخحذف